قصه چوپان دروغگو
دوستان عزیز سلام . وقت شما بخیر مجله اینترنتی کودکان بردسکن یکی از قصه های خیلی خوب رو واسه شما عزیزان گردآوری کرده است که امیدواریم مورد رضایت و پسند شما باشد . « چوپان دروغگو » روزی روزگاري پسرك چوپاني در ده اي زندگي مي كرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه هاي سبز و خرم نزديك ده مي برد تا گوسفندها علف هاي تازه بخورند.او تقريبا تمام روز را تنها بود . يك روز حوصله او خيلي سر رفت . روز جمعه بود و او مجبور بود باز هم در كنار گوسفندان باشد. از بالاي تپه ، چشمش به مردم ده افتاد كه در كنار هم در وسط ده جمع شده بودند. يكدفعه قكري به ذهنش رسيد و تصميم گرفت كاري جالب بكند تا ...
نویسنده :
مدیر وبلاگ
23:28